دوستی
بدان ای پسر مردمان تا زنده اند از دوستان ناگزیرند : ای فرزندم بدان که انسان تا زمانی که زنده است ناچار است که دوستانی داشته باشد.
که مرد اگر بی برادر باشد به که بی دوست : که اگر یک انسان برادر (خویشاوند) نداشته باشد بهتر از این است که هیچ دوستی نداشته باشد.
از آنکه حکیمی را پرسیدند که دوست بهتر یا برادر؟ : به این دلیل که از دانشمندی پرسیدند که دوست بهتر است یا برادر؟
گفت : برادر نیز، دوست به : گفت : برادر اگر با انسان دوست نیز باشد خیلی بهتر می شود
پس به کار دوستان اندیشه کن و دوستی ایشان به مردمی و احسان، تازه دار : پس به اعمال و رفتار دوستانت فکر کن و دوستی خود را با انسانیت و نیکی کردن حفظ کن
و چون دوست نو گیری پشت بر دوستان کهن مکن : و زمانی که دوست جدیدی پیدا کردی دوستان قدیمی را از یاد نبر
دوست، همی طلب و دوستان کهن را بر جای همی دار تا همیشه بسیار دوست داشته باشی : همیشه در حال پیدا کردن دوست باش و دوستان قدیمی را نیز برای خود نگه دار تا همیشه دوستان زیادی داشته باشی
و دیگر با مردمانی که با تو به راه دوستی روند و «نیم دوست» باشند، نیکویی و سازگاری کن : و همچنین با کسانی که دوستی مختصری داری با نیکویی رفتار کن
و در هر نیک و بد به ایشان مشفق باش : و در حوادث نیک و بد نسبت به آنها مهربان باش
تا چون از تو مردمی ببینند، دوست یکدل شوند : زیرا زمانی که این رفتار ها را از تو می بینند، دوست صمیمی و واقعی تو می گردند.